مناجات ماه رمضانی با خداوند کریم
مـنى كه هـیچ كـسى را نـدارم الا تـو دوبــاره آمــدهام درد دل کــنـم بـا تـو همینکه با تو کمی درد دل کنم خوب است فقط برای توخود را خجل کنم خوب است كنار سفـره خود خـلوتى به من دادى چه خوب فرصت هم صحبتى به من دادى چقدر حرف نگفته برای گـفتن هست تو هم همیشه حواست به گریه من هست پـناه بر تـو از این خـشکـسالی آوردم برای عـرض ادب دست خالی آوردم دلـم گرفـته، بـرایم نـشانهای بفـرست برای بغـض گـلـویم بهانهای بفـرست دوبـاره آمـدهام سـربـزیـر گـریـه کـنم نشـسـتهام بـگـذارید سـیـر گـریه کـنم دوبـاره مثل هـمیـشه مرا بغـل کردی همیشه مشکل من را فقط تو حل کردی اگرچه خستهای و گرچه دلخوری از من همیـشه مطـمـئـنم دل نمیبُرى از من مـرا بـبـخـش اگـر نـامـهام سـیـاه شده بـیا بـگـو به مـلائـک که اشـتـباه شده گـدا رسـیـده بـیا و کـرم فـروشی کـن برای بـنده خـود باز پـرده پـوشی کن مرا ببخش اگر سمت معـصیت رفـتم بـلـد نـبـودم اگـر راه را غـلـط رفـتـم هـنوز نیـسـتم از کـرده خودم راضی قـبول کـن اجـلـم را عـقـب بـیـنـدازی اگر كه تـوبه نـكـرده اجـل فـرا برسد خدا كـند كه به دادم امـام رضا برسد اگر بـناست بمـیرم چه حـسرتى دارم هـنوز من دو سه تا كـربلا طـلـبكارم مـنى كه لحـظـه افـطـارها نـوا كـردم دم غـروب هـمـش یـاد كـربـلا كـردم همیشه خواسـتهام زیر پرچـمش باشم غـروب اول مــاه مــحـرمـش بـاشــم غـروب اول ماه و غـروب روز دهم بـمـیـرم از غـم آن ضـربـه دوازدهـم |